١-کسانی ادعا می‌کنند ترور از هر منظر و توسط هر فرد و در هر مکانی محکوم است و این ادعا را دستاویز محکوم کردن کشتن قاسم سلیمانی قرار داده‌اند.

این افراد تا زمانی که ترور دکتر بختیار، دکتر قاسملو، دکتر شرفکندی و دهها ترور دیگر که توسط سپاه قدس و زیردستان قاسم سلیمانی انجام شده را محکوم نکنند صلاحیت اظهارنظر در مورد 'محکومیت همه اشکال ترور' را ندارند.

 

٢-پارسال به دستور قاسم سلیمانی حمله موشکی به حزب دمکرات کردستان صورت گرفت در مکانی که ده‌ها زن و کودک و سالمند در آن حضور داشتند. در بین قربانیان این حمله تروریستی، سهیلا قادری و نسرین حداد از مبارزان جنبش زنان و اعضای اتحادیه زنان دمکرات هم کشته شدند. همزمان با این حمله موشکی در سحرگاه هفدهم شهریور ١٣٩٧، سه جوان کورد در زندانهای جمهوری اسلامی تنها برای زهرچشم گرفتن از مردم کردستان اعدام شدند. قاسم سلیمانی در اینستاگرام خود با افتخار این کشتار و اعدام را نشانه قاطعیت خود و جمهوری اسلامی دانسته بود و کشتن و اعدام آنها را تبریک گفته بود! کسانی که 'ترور از هر منظر و توسط هر فرد و در هر مکانی' را محکوم می‌کنند در مورد همین دو مورد جنایت تروریستی قاسم سلیمانی نظر خاصی ندارند؟

 

٣-قاسم سلیمانی نتوانست با این جنایتها از مردم کردستان زهرچشم بگیرد بلکه مردم در سراسر کردستان در یک همبستگی کامل و در حمایت از حزب دمکرات کردستان دست به اعتصابی سراسری زدند. راستی کدام یک ارزشمندتر است؟ راه انداختن شوی حکومتی برای مراسم تشییع جنازه یک قاتل کودک کش یا اقدام یک دست، منسجم و پر مخاطره مردم کردستان در محکومیت حمله تروریستی قاسم سلیمانی و اعدام جوانان بی گناهشان؟ در کردستان نه ساندیسی توزیع شد نه سلیبریتی های حکومتی عزا اعلام کردند نه صداوسیما سه روز فراخوان پخش کرد و شانتاژ رسانه‌ای راه انداخت. برعکس برای جلوگیری از اعتصاب کردستان دهها نفر بازداشت و صدها نفر تهدید شدند. فردای اعتصاب یک استاد دانشگاه در تهران نوشته بود که ما، بخوانید مریدان قاسم سلیمانی، هیچ درکی از کردستان و اعتصابشان نداشتیم به همین دلیل اکنون 

در شوک به سر می‌بریم!

 

٤-تاریخ از این شوهای حکومتی بسیار دیده است، از مراسم میلیونی تشییع جنازه راینهارد هایدریش در آلمان نازی، ١٩٤٢، تا مراسم مرگ استالین، در ١٩٥٣. اما بعدا مردم جهان شاهد بودند که همه به ندامت افتادند. در همین ایران مگر سی سال پیش میلیونها نفر برای خمینی سوگواری نکردند. همانها الان در مورد خمینی چه فکر می‌کنند؟ مگر بیست سال پیش، میلیونها نفر به خاتمی دل نبسته بودند، الان چگونه نفرینش می‌کنند؟ مگر همین دو سال پیش میلیونها نفر برای رای دادن به روحانی صف نکشیدند، چند ماه از نمایش انتخاباتی گذشت که کمپین 'من پشیمانم' راه افتاد؟

 

این روزها خواهد گذشت اما جمهوری اسلامی دیگر زخمهایش با این نمایشها التیام نمی‌یابد. دمل‌ها و زخمهای چرکین کم کم باز می‌شوند! نفرین مادران آبان خونین، تازه ترین نفرین چهل ساله ماداران داغدیده جنایات قاسم سلیمانی است.

 

پس از سرنگونی در دهها فیلم و مستند ابعاد جنایتها نشان داده خواهد شد و آنروز سلبریتیهای امروز حق شرکت در شادی مردم را نخواهند داشت و به مانند مدافعان استالین و هایدریش شرمنده مردم خواهند بود.

 

 

برگرفته از كانال تلگرام هيمن سعيدي