یکی دیگر از جنایت های رژیم کثیف اسلامی

​​نوزده سال زندان بدون حتی یک روز مرخصی!

«غلامحسین کلبی»، زندانی سیاسی در نوزدهمین سال حبس خود بدون مرخصی در زندان شیبان اهواز به سر می‌برد. علیرغم درخواست‌های مکرر وی مبنی بر رعایت اصل تفکیک جرائم تاکنون پاسخی در این خصوص داده نشده است. آقای کلبی در دی‌ماه ۷۹ در شهرستان دزفول بازداشت و در دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد، این حکم نهایتا به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.

علیرغم درخواست‌های مکرر این زندانی مبنی بر رعایت اصل تفکیک جرائم که منجر به انتقال وی به زندانی دیگر خواهد شد تاکنون پاسخی از سوی مسئولین به وی داده نشده است. گفته می‌شود عملی شدن این درخواست منوط به نظر «امین وزیری»، دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی است.

از سوی دیگر وضعیت نامناسب بهداری زندان شیبان و عدم رسیدگی پزشکی در کنار مخالفت مسئولین با اعزام وی به مراکز خارج از زندان باعث بروز مشکلات بسیاری علی‌الخصوص در ناحیه فک و دندان‌های این زندانی شده است.

غلام‌حسین کلبی در دی‌ماه سال ۱۳۷۹ به همراه سعید ماسوری در شهرستان دزفول بازداشت شده بود. این زندانی در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران به اتهام «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» به اعدام محکوم شد. این حکم نهایتا به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.

آقای کلبی در زمان تحمل دوران محکومیت خود مادر و خواهر خود را از دست داد ولی هیچ‌گاه به وی مرخصی داده نشد و علیرغم تحمل بیش از ۱۸ سال و شش ماه حبس، کماکان محکومیت خود را بدون مرخصی سپری می‎کند.

برادر آقای «کلبی» که تنها عضو باقی مانده از خانواده‌اش محسوب می‌شد نیز در تاریخ اول آبان‌ماه سال ۹۵ در راه زندان برای ملاقات حضوری با وی که بعد از پنج سال تلاش موفق به اخذ آن شده بود، دچار سکته شد و فوت کرد.

پیش از این در آبان‌ماه سال ۹۵ یک منبع نزدیک به این زندانی سیاسی در مورد فوت برادر آقای «کلبی» و عدم اعطای مرخصی جهت شرکت در مراسم خاکسپاری به گزارشگر هرانا گفته بود: «برادر آقای کلبی به عنوان تنها عضو باقی‌مانده از خانواده‌اش در مسیر رفتن به زندان جهت ملاقات حضوری با وی دچار سکته شد و فوت کرد. پنج سال دوندگی کرد تا موفق شود ملاقات حضوری بگیرد اما هرگز به این ملاقات نرسید و همچنان هم به آقای کلبی مرخصی جهت حضور در مراسم خاکسپاری نداده‌اند.»

کلبی پس از دستگیری مدت ۱۴ ماه را در سلول انفرادی اداره اطلاعات اهواز سپری کرد و سپس به بند ۲۰۹ و پس از آن به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده بود. این زندانی سیاسی پس از محکومیت به زندان ماهشهر و سپس زندان کارون اهواز منتقل شد. آقای کلبی پس از تعطیلی این زندان در بهمن‌ماه سال ۹۴ همراه با دیگر زندانیان به زندان شیبان معروف به مجتمع حرفه آموزی منتقل شد.

▪️توضیح: «آمدنیوز» در انتشار اخبار مربوط به وضعیت زندانیان، به عقیده، مرام و مسلک هیچ زندانی توجه نمی‌کند و تنها از «حقوق انسانی» آنان دفاع می‌کند. فردی بازداشت شده و حکم زندان ابد به او تعلق گرفته، او که در چنگال حکومت است. چرا حقوق انسانی او رعایت نشده و مانند حیوان با او رفتار می‌شود؟

https://www.youtube.com/watch?v=MuGBShGSQ9Q

 

 

بازداشت یک معلم و یک نوجوان 15 ساله اهل سنت در بانه

بازداشت يك معلم و یک نوجوان ١٥ ساله اهل سنت در بانه

در ادامه بازداشت فعالان مذهبی اهل سنت در آذربایجان غربی و کردستان، چهارشنبه 24 اردیبهشت، دو نفر دیگر یک معلم و یک نوجوان 15 ساله در بانه بازداشت شدند.


خبرگزاری دیدبان حقوق بشر کردستان: فاضل چوپانی معلم یکی از مدارس شهرستان بانه و لقمان نوجوانی 15 ساله، امروز چهارشنبه 24 اردیبهشت‌ماه 1393، از سوی نیروهای امنیتی این شهر دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شدند.


گفته می‌شود دستگیری این دو نفر در بانه در ادامه بازداشت‌های فعالان اهل سنت غرب کشور در هفته‌های اخیر بوده و اتهام آنها نیز فعالیت‌های مذهبی عنوان شده است.


همچنین گزارش شده که  سه‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه 1393، در چند شهر استان کردستان از جمله کامیاران، سنندج، سقز، مریوان و بانه، چندین نفر از فعالان مذهبی اهل سنت دستگیر شده‌اند.

احمد کرمی متاهل داری 3 فرزند متولد 1354، ناصر زارعی متاهل دارای 1 فرزند متولد 1360 و عادل مجرد سه نفری هستند که از سوی نیروهای امنیتی در شهرستان سقز بازداشت شده‌اند.

پیش‌تر در روزهای جمعه ۲۹ فروردین، شنبه ۳۰ فروردین و پنج‌شنبه ۴ اردیبهشت‌ماه 1393، دست‌کم 9 تن از فعالان اهل سنت کُرد در شهرهای بوکان و مهاباد، توسط نیروهای وزارت اطلاعات در استان آذربایجان غربی بازداشت شدند.


گفتنی است روز شنبه ۳۰ فروردین‌ماه در بوکان ۵ فعال مذهبی به نام‌های مسعود جوادی، نامق دلدل، محمد رسولی‌زاده، محمد محمدی و ابراهیم رسولی و صبح روز جمعه ۲۹ فروردین‌ماه، سه جوان اهل‌سنت دیگر به نام‌های عبدالرحیم چانا ۳۷ ساله، سوران فاتحی ۳۲ ساله و عبدالهادی آذرم ۲۷ ساله و روز پنج‌شنبه ۴ اردیبهشت‌ماه 1393، دو فعال اهل‌سنت به نام‌های جعفر غفوری (مشهور به هاوکار) و ابراهیم قدری‌فر توسط نیروهای وزارت اطلاعات در شهرهای بوکان و مهاباد بازداشت شدند و تاکنون از محل نگهداری آنها خبری در دست نیست.


نقض حقوق اقلیت‌های دینی در ایران، به‌ویژه در طول چند سال گذشته، از سوی نهادهای جهانی مدافع حقوق بشر محکوم شده است. فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، سازمان عفو بین‌الملل، سازمان دیدبان حقوق بشر، کمیسیون آزادی بین‌المللی ادیان آمریکا، وزارت امور خارجه آمریکا، وزارت امور خارجه بریتانیا و شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، از جمله نهادها و اشخاصی هستند که به تداوم ایجاد محدودیت برای اقلیت‌های دینی و مذهبی در ایران اعتراض کرده و آن را محکوم کرده‌اند.

نبود آزادی مذهب در ایران

 اشاره وزیر امور خارجه آمریکا به نبود آزادی مذهب در ایران 

«مایک پومپئو» وزیر امور خارجه ایالات متحده روز پنجشنبه ۲۷ تیر و دقایقی پیش ضمن سخنرانی در نشست نمایندگان گروه‌های دینی برای پیشبرد آزادی‌های مذهبی، با بیان اینکه نه تنها اقلیت‌های مذهبی بلکه هرکس که از آنها حمایت کند، در جمهوری اسلامی مورد آزار و تعقیب قرار می‌گیرد، افزود: «جمهوری اسلامی یک نماینده شورای شهر را به دلیل پیگیری بازداشت دو بهایی به زندان انداخته است.»

در همین راستا و در ادامه آقای پومپئو ضمن اشاره به این موضوع که آن چه در چین علیه بیش از یک میلیون مسلمان صورت گرفته، یک لکه ننگ است، ادامه داد: «ایالات متحده در خط مقدم مبارزه برای آزادی مذهبی در جهان است و اکنون ما به دنبال یک ائتلاف جهانی برای مبارزه در جهت آزادی مذهبی در همه جای جهان هستیم.»

هوشنگ کوشکی

 بازداشت «هوشنگ کوشکی»، فعال حقوق معلمان در استان لرستان

ماموران وزارت اطلاعات روز دوشنبه ۲۴ تیرماه ۹۸ «هوشنگ کوشکی»، معلم معترض و فعال شناخته ‌شده‌ی حقوق معلمان در استان لرستان را در مدرسه طالقانی بخش معمولان شهرستان پلدختر بازداشت کردند.

این مأموران روز سه‌شنبه ۲۵ تیرماه نیز بار دیگر به مدرسه طالقانی رفته و دوربین‌های مداربسته‌ی این مدرسه و فیلم لحظه‌ی بازداشت هوشنگ کوشکی در محل کارش را با خود بردند.

آقای کوشکی از بیانیه‌ی ۱۴ تن از فعالان مدنی و سیاسی حمایت کرده و خواستار استعفای «علی خامنه‌ای» شده بود. 

نازنین زاغری

 نازنین زاغری شهروند دو تابعیتی زندانی به بخش اعصاب و روان بیمارستان منتقل شد

نازنین زاغری، زندانی سیاسی دو تابعیتی ایرانی-بریتانیایی با دستبند و پابند از زندان اوین به بخش اعصاب و روان بیمارستانی در تهران منتقل شده و در بیمارستان تحت بازداشت نیروهای سپاه پاسداران است.

بر اساس گزارش رادیو زمانه، زاغری را روز دوشنبه ۲۴ تیرماه ۹۸ از زندان به بیمارستان روانی منتقل کرده‌اند.

ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری، در بیانیه‌ای که شامگاه ۱۶ ژوئیه/۲۵ تیر به رسانه‌ها فرستاده شد اعلام کرد که زاغری در بخش اعصاب و روان بیمارستان “امام خمینی” تحت بازداشت ماموران امنیتی سپاه پاسداران است.

خود زاغری صبح دوشنبه انتقالش به بیمارستان را به خانواده‌اش در تهران خبر داد. پدر او برای ملاقات به بیمارستان رفته اما نیروهای امنیتی سپاه اجازه ملاقات ندادند. آنها همچنین به پدر زاغری اجازه ندادند که از طریق تلفن بیمارستان با اتاق دخترش تماس بگیرد.

به گفته خانواده زاغری، دخترشان پس از انتقال به بیمارستان هیچ تماسی با خانواده و وکیلش نداشته است. از شروط نازنین زاغری برای انتقال به بیمارستان این بوده که بتواند با خانواده و دخترش دیدار کند و بتواند با همسرش تماس تلفنی برقرار کند.

نازنین زاغری پیش از انتقال به بیمارستان به خانواده‌اش در تماسی تلفنی گفته است: «وقتی به ایران آمدم تا پدر و مادرم را ببینم سالم و سر حال بودم. سه سال و اندی بعد و حالا دارند من را در یک بیمارستان روانی بستری می‌کنند. شرایط را ببین. کارم به کلینک روانی کشیده است. مایه خجالت است.»

او در ادامه به خانواده‌اش گفته است: «زندان برای من سخت و سخت‌تر شده است. از اینکه در میانه یک بازی سیاسی گیر افتاده‌ام تنفر دارم.»

خانواده زاغری از وزارت خارجه بریتانیا خواسته‌اند که وزارت خارجه ایران را مجاب کند که به نمایندگانی از سفارت بریتانیا اجازه دهند که در بیمارستان با زاغری دیدار کنند. خانواده اما نوشته است که «تا کنون جواب مثبت نبوده است.»

در برابر زندان اوین تحصن می‌کنیم

 در برابر زندان اوین تحصن می‌کنیم (✍️: رضا مهرگان)

من رضا مهرگان از سوی خودم به سران جمهوری جهل و جور و ستم و نهادهای امنیتی و قضایی این حکومت تبهکار هشدار می‌دهم: چنان‌چه دوست و همرزم آزادیخواه ما که یکی از امضاء کنندگان بیانیه عزل رهبری و انحلال قانون اساسی و یکی از چهارده فدایی میهن است را به سرعت آزاد نکنید، به حکم وظیفه انسانی و دوستی و به حکم پیمانی که با هریک از سیزده یار دیگرم در حمایت و پشتیبانی از یکدیگر دارم، در مقابل بی‌دادسرای اوین (محل بازداشت محمد نوری‌زاد) دست به اعتصاب خواهم زد. 

محمد نوری‌زاد با خون خود پیمان نامه‌ی چهارده فدایی میهن را امضاء کرده و من و ما نیز با جان خود از تک تک همراهان حمایت و پشتیبانی خواهیم کرد. پاینده ایران.

حمله‌ی هواپیمای بدون سرنشین سپاه تروریستی پاسداران به مواضع پیشمرگه‌های کُرد

#اختصاصی_آمدنیوز: حمله‌ی هواپیمای بدون سرنشین سپاه تروریستی پاسداران به مواضع پیشمرگه‌های کُرد

ساعت ۱۱/۳۰ دقیقه امروز به وقت محلی، یک هواپیمای بدون سرنشین سپاه به منطقه‌ی مرزی میان ایران و کردستان حمله‌ کرد و همزمان با آن، مواضع پیشمرگه‌های کُرد توسط موشک‌های کاتیوشا هدف قرار گرفت.

در این حملات، چندین مقر پیشمرگه‌ها و منازل مسکونی نابود و دو پیشمرگه حزب کومله زحمتکشان کردستان به شدت زخمی شده‌اند که حال یکی از آنان وخیم گزارش شده است.

تا لحظه‌ی تنظیم این خبر، حملات کاتیوشایی تروریست‌های سپاه به مناطق مرزی اقلیم کردستان عراق ادامه دارد.

روز گذشته «محمدتقی اصانلو» فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدای نیروی زمینی سپاه، نیروهای حزب دموکرات کردستان و حزب کومله را به نابودی تهدید کرده بود و گفته بود: «از همین امروز منظر نابودی‌شان باشند.»

به نظر می‌رسد این «بلای سخت» و «نابودی» تا امروز فقط دو زخمی بر جای گذاشته است!

حسین سپنتا

 اعتصاب غذای «حسین سپنتا» زندانی عقیدتی که سه سال در زندان عادل‌آباد شیراز بلاتکلیف است،. وارد شصتمین روز خود شده است. 

ژیلا بنی‌یعقوب می‌نویسد: «رئیس زندان به او گفته فکر نکن تو در زندان‌های تهران هستی که خبرهایت همه جا بپیچد، این‌قدر اینجا می‌مانی که بپوسی و بمیری و هیچ‌کس هم نمی‌فهمد.»

▪️پ.ن: «ابراهیم رئیسی» هم در گوشش پنبه گذاشته و با «شوآف‌های رسانه‌ای» بیشتر حال می‌کند!

رژیم کثیف اسلامی

‏ گروگان‌گیری ‎حکومت تروریستی جمهوری اسلامی از مردم ایران؛ «راحله احمدی» مادر «صبا کردافشاری» توسط مأموران امنیتی بازداشت شد!

«راحله احمدی» ساعتی پیش با هجوم مأموران امنیتی به منزلش بازداشت شد.

«صبا»ی ۲۰ ساله دختر خانم «احمدی» مدت هشت روز است که در بازداشت به مکان نامعلومی منتقل شده است. 

حالا مادر او تحت بازداشت نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفته تا دختر بیست ساله‌اش بیش از پیش تحت فشار بازجویان قرار گیرد.

صدور 54 سال حبس تعزیری برای 9 هموطن بهائی

 صدور ۵۴ سال حبس تعزیری برای ۹ هموطن بهائی توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب بیرجند!

«بيژن احمدی»، «ساغر محمدی»، «سهراب ملاكی»، «سيمین محمدی»، «خليل ملاكی»، «شيدا عابدی»، «بهمن صالحی»، «مريم مختاری» و «فيروز احمدينه» نه هم‌وطن بهایی طی احکام صادره در شعبه ۲ دادگاه انقلاب بیرجند به اتهامات واهی امنیتی و تبلیغ علیه نظام به ۵۴ سال حبس تعزیری محکوم شدند!

​​​​​​​

حکم عباس لسانی

 «عباس لسانی» فعال مدنی شجاع سرزمین آذربایجان به ۸ سال حبس و ۲ سال تبعید به یزد همراه با خانواده‌، محکوم شد.

▪️دادگاه انقلاب اردبیل، طی حکمی ظالمانه و ناعادلانه «عباس لسانی» مبارز ملی آذربایجان را به «۸ سال حبس و ۲ سال تبعید به یزد همراه با خانواده‌اش» محکوم کرد.

نامه عفو بین الملل به رئیسی

 نامه عفو بین‌الملل به رئیسی: «عربشاهی، آریانی و کشاورز» را آزاد کنید

عفو بین‌الملل روز دوشنبه ۱۷ تیرماه در نامه‌ای به ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه، به «بازداشت غیرقانونی» منیره عربشاهی، یاسمن آریانی و مژگان کشاورز اعتراض کرده و خواهان آزادی فوری آنها شده‌ است.

عفو بین‌الملل در مقدمه‌ی نامه می‌نویسد: «این سه فعال حقوق زنان از آوریل ۲۰۱۹/ فروردین ۱۳۹۸ بدون دسترسی به وکیل در بازداشت هستند. آنها در ارتباط با ویدیویی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد بازداشت شده‌اند. در این ویدئو که به مناسبت روز جهانی زن ضبط شده این سه نفر بدون روسری مشغول توزیع گل بین مسافران زن مترو تهران و گفت‌وگو در مورد امیدواری آنها به کسب حقوق زنان در ایران مشاهده می‌شوند.»

عفو بین‌الملل می‌افزاید «آنها صرفا به خاطر اعتراض مسالمت‌آمیز به قوانین تبعیض‌آمیز حجاب در ایران بازداشت شده‌اند. بازداشت آنها بخشی از سرکوب و دستگیری‌های گسترده فعالان حقوق زن و معترضان به حجاب اجباری است که از ژانویه ۲۰۱۸ آغاز شده است.»

در این نامه یادآوری می‌شود که «یاسمن آریانی» پس از دستگيری در روز ۱۰ آوریل/ ۲۱ فروردین، ۹ روز در مرکز بازداشت وزرا در سلول انفرادی زندانی بود. در این مدت او بدون دسترسی به وکیل مورد بازجویی‌های شدیدی قرار گرفت. او تحت فشار قرار گرفت تا «اعتراف» کند که «گروه‌های اپوزسیون» در خارج او را به فعالیت حقوق بشری «تحریک» کرده‌اند و بپذیرد که از فعالیت‌های خود «پشیمان» است.

عفو بین‌المللی در ادامه این نامه می‌نویسد: «این سه فعال حقوق زنان روز ۲۶ ژوئن (ششم تیرماه) به زندان شهرری و برای تفهیم اتهام به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران منتقل شدند. به آنها حق برخورداری از وکیل داده نشد و قاضی به آنها گفت فقط هنگام اعتراض به حکم می‌توانند وکیل بگیرند.»

این نامه می‌افزاید که قاضی دادگاه با آنها «بدرفتاری» کرده و به آنها گفته است، کاری می‌کنیم که عذاب بکشید.

اتهامات این سه تن «تجمع و هماهنگی با هدف اقدام علیه امنیت ملی»، « تبلیغ علیه نظام» و «ترویج و تشویق فساد و فحشا از طریق ترویج بی‌حجابی» عنوان شده است.

یاسمن آریانی به «توهین به مقدسات» نیز متهم شده و حمایت منیره عربشاهی از حقوق کارگران نیز به عنوان یک «جرم» دیگر عنوان شده است.

عفو بین‌المللی در پایان این نامه از رئیس قوه قضائیه رژیم حاکم بر ایران می‌خواهد که این سه نفر را بلادرنگ و بدون هیچ قید و شرطی آزاد کند: «ما در عین حال از شما می‌خواهیم به برخوردهای کیفری با فعالان حقوق زنان، از جمله کسانی که به شکل صلح‌آمیز به حجاب اجباری عتراض می‌کنند پایان داده و قوانین مربوط به #حجاب_اجباری را لغو کنید.»

عفو بین‌المللی در بیانیه‌ای که همراه با این نامه منتشر شده فشرده‌ای از موارد دیگر برخورد نهادهای انتظامی و قضایی رژیم ایران با معترضان به حجاب را برشمرده و برای ابراز حمایت از سه فعال زندانی حقوق زنان فراخوان داده است.

این سازمان فرادولتی می‌گوید «مجرم شناختن زنان و دخترانی که حاضر نیستند حجاب داشته باشند یکی از شدیدترین اشکال تبعیض است. حجاب اجباری ناقض حقوق متعددی از جمله حق برابری، حق آزادی و حق ابراز نظر و اعتقاد است. قانون حجاب اجباری زنان و دختران را تحقیر کرده و آنها را از حرمت و ارزش فردی محروم می‌کند».

بازداشت رئیس پیشین زندان رجائی شهر کرج

​​ #اختصاصی_آمدنیوز: بازداشت رئیس پیشین زندان رجایی‌شهر کرج و فرزندش به اتهام دریافت رشوه، کلاهبرداری از زندانیان و وارد کردن مواد مخدر به زندان

«آمدنیوز»- بالاخره پس از اطلاع‌رسانی‌های گسترده‌ی رسانه‌های آزاد و حقوق بشری، «محمدعلی مردانی» رئیس سابق زندان رجایی‌شهر کرج و فرزندش «علیرضا مردانی» به اتهامات متعددی چون واردات مواد مخدر به زندان، دریافت رشوه از زندانیان و کلاهبرداری از زندانیان، روز چهارشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۱۳۹۸، بازداشت و به زندان منتقل شد.

به گزارش «آمدنیوز»، «محمدعلی مردانی» با حدود ده سال ریاست بر زندان رجایی‌شهر و پرونده‌سازی‌های علیه ۱۵۳ تن از کارمندان زندان که با وی به مشکل برخورده بودند، تعدادی از آن‌ها را اخراج و تعداد دیگری را نیز به زندان‌های دور افتاده تبعید کرده بود. وی که در مهرماه ۹۶، با اعتصاب و اعتراض دسته‌جمعی زندانیان سیاسی، تحت فشار قرار گرفته و از کار برکنار شده بود، به دلیل عاملیت در ورود مواد مخدر و گوشی همراه به زندان، چندین پرونده علیه وی در دادگاه گشوده شد، اما این پرونده‌ها به دلیل مصونیت قضایی او راکد مانده بودند. 

«مردانی» پس از برکناری از ریاست زندان رجایی‌شهر، مدتی به عنوان بازرس ارشد سازمان زندان‌ها مشغول فعالیت بود و چهارشنبه‌ی گذشته (۱۲ تیرماه ۹۸) با اتهاماتی چون «ورود مواد مخدر در زمان ریاستش به زندان رجایی‌شهر»، «مشارکت 'امید عزیزی' دفتردار وی در ورود مواد مخدر به زندان»، «اعمال نفوذ برای انتقال سربازی فرزندش به زندان رجایی‌شهر»، «واگذاری غیرقانونی پیمانکاری تعاون زندان به فرزندش»، «اخذ رشوه از زندانیان به بهانه‌ی اخذ رضایت از شکات» و «اقدام به کلاهبرداری از زندانیان» با حکم بازپرس «مهدوی‌پور» بازپرس دادسرای استان البرز بازداشت و به زندان کچویی کرج منتقل شد. 

سپیده قلیان دست به تحصن زده است

 سپیده قلیان، فعال مدنی که در اعتصابات و اعتراضات کارگران هفت تپه بازداشت شده، از ظهر امروز یکشنبه ۱۶ تیرماه دست به تحصن زده است.

این فعال مدنی زندانی، در اعتراض به ضرب و شتم زندانیان سیاسی، فضای ملتهب زندان، قطعی آب و نبود کولر در زندان قرچک ورامین، روبروی دفتر مدیریت زندان دست به تحصن زده است. 

این در حالی است که روز گذشته ندا ناجی و  عاطفه رنگریز، از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر توسط پرسنل زندان و زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آسیب دیده‌اند.

ژاکان باران

صفحه شخصی ژاکان باران 
شاعر برجسته کورد که با اتهامات واهی و دروغین اداره اطلاعات جمهوری اسلامی به جرم شعر نویسی مدتی رو در زندان به سر برد.
با کپی کردن لینک و قراردادن توی گوگل و یا سرچ کردن صفحه شخصی ایشان در اینستاگرام به اسم  zhakan_baran_poet میتونید پستی که این شاعر برجسته کورد راجب زندانی شدنش گذاشته رو ببینید و خودتون راجب دولت جمهوری اسلامی قضاوت کنید.

https://www.instagram.com/p/Bzodd8YJ1_U/?igshid=14l4ox97dfp9j

مهدی قلیان

 «مهدی قلیان» در راه دادگاه، شاکی؛ وزارت اطلاعات 

پرونده‌ی شکایت وزارت اطلاعات از «مهدی قلیان» برادر «سپیده قلیان» به جریان افتاد. 

یک منبع مطلع نزدیک به این فعال مدنی به «آمدنیوز» اطلاع داد «مهدی قلیان» که در اقدامی متقابل از وزارت اطلاعات شکایت کرده، اکنون در شعبه‌ی ۱۰۱ دادگاه کیفری دزفول تحت محاکمه قرار دارد.

بر اساس روال مرسوم در حکومت جمهوری اسلامی، پرونده‌ی شکایت افرادی که توسط نهادهای حکومتی و مسئولان، تحت ظلم و ستم قرار گرفته‌اند، یا اساسا رسیدگی نمی‌شود یا پرونده‌ها در دادگاهی فرمالیته مختومه اعلام می‌شوند که شکایت «مهدی قلیان» از وزارت اطلاعات در دسته‌ی نخست قرار دارد. 

«مهدی قلیان» در تاریخ ۹۷/۱۰/۳۰ تحت بازداشت وزارت اطلاعات قرار گرفت و در تاریخ ۹۷/۱۱/۱۰ به قید وثیقه‌ی ۱۰۰ میلیون تومانی به طور موقت از بازداشت آزاد شد.

مهدی میری

 #اعتراضات_سراسری دی‌ماه ۹۶؛ آخرین وضعیت «مهدی میری» در زندان اوین

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی- «مهدی میری»، شهروند متولد ۱۳۷۷ ساکن تهران است که از بهمن‌ماه ۹۷ در اندرزگاه ۸ زندان اوین در حال سپری کردن دوران محکومیت ۲ ساله خود است.

«مهدی میری»، شهروند ۲۱ ساله ساکن تهران، ۱۸ دی‌ماه در جریان اعتراضات سراسری دی‌ماه ۹۶ در حال شعارنویسی در یکی از خیابان‌های تهران از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد.

به او اتهامات «توهین به رهبری» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» تفهیم و پس از ۱۵ روز با سپردن وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به طور موقت از بازداشت آزاد شد.

دادگاه او در اسفندماه همان سال (۱۳۹۶) در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران با ریاست قاضی صلواتی برگزار و در خصوص اتهام «توهین به رهبری» به ۲ سال حبس و اتهام «فعالیت تبلیغی» به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. 

این حکم در نهایت در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.

آقای میری، ۱۰ بهمن‌ماه ۱۳۹۷ برای تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد و بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، دو سال حبس او بر اساس اتهام «توهین به رهبری» قابلیت اجرایی دارد.

این زندانی در زمانی که برخی زندانیان در اواخر سال ۹۷ با توجه به عفو از زندان آزاد می‌شدند، انتظار داشت که او هم مشمول عفو شود، اما نام او در میان اسامی مشمول عفو نبود.

امیرحسین محمدی فر

 نامه امیرحسین محمدی‌فر به مقیسه: به خواسته‌هایم رسیدگی کنید در غیراینصورت اعتصاب غذا می‌کنم

امیرحسین محمدی‌فر، روزنامه نگار زندانی در نامه‌ای به قاضی مقیسه و رییس اندرزگاه چهار زندان اوین اعلام کرد چنانچه او، ساناز الهیاری، همسرش و سایر متهمان بازداشت شده هفت تپه تا سیزدهم تیرماه سالجاری مشمول آزادی با قید وثیقه نشوند، اعتصاب غذا می‌کند.

به گزارش کمپین حمایت از بازداشت شدگان هفت تپه، آقای محمدی‌فر در بخشی از این نامه آورده است: «نزدیک به شش ماه از بازداشت موقت من و همسرم می‌گذرد و بیش از پنج ماه است که مراحل بازجویی و تحقیقات تمام شده و علیرغم صدور قرار وثیقه همچنان در بازداشت موقت هستیم. در این مدت اقداماتی که از طریق خانواده‌ها انجاد دادیم هیچ پاسخ روشنی نداشته و ما در بلاتکلیفی هستیم.»

در بخش دیگری از این نامه آمده است: «من و همسرم ساناز الهیاری همزمان بازداشت شدیم و این مساله باعث مشکلات زیادی در زندگی شخصی ما از جمله اخراج از کار، قطع بیمه، کرایه معوقه مسکن و اقساط عقب افتاده چندین وام مصائب زیادی بر خانواده‌هایمان تحمیل کرده چنانچه مسئولان تا تاریخ سیزدهم تیرماه سالجاری هیچ اقدام مشخصی در این رابطه انجام ندهند، برای دفاع از حقوق خود و ساناز الهیاری در اعتراض به برخوردهایی با منشایی بالاتر از قانون، از تنها ابرازی که در دست دارم استفاده کرده و دست به امساک از خوردن غذای جامد خواهم زد، بدیهی است که تبعات این اعتصاب مستقیما متوجه مسئولان امنیتی و قضایی است.»

گفتنی است یکی از شعارهای ابراهیم رییسی در زمان تصدی ریاست قوه قضائیه، دستور به قضات برای تعیین تکلیف پرونده‌های زندانیان بلاتکلیف بود که این دستور نیز مانند سایر شعارهای وی در حد حرف باقی مانده است.

مادر علیرضا شیرمحمدعلی

صدایم را به گوش آقای رئیسی برسانید که خونخواه فرزندم هستم

مادر علیرضا شیرمحمدعلی، زندانی به قتل رسیده در فشافویه: 

▪️دادخواهی خون بچه من فقط آن دو تا مهره سوخته نیستند. آن دو نفر که باید اعدام شوند چون به غیر از بچه من، بی‌گناهان دیگری را هم کشته‌اند، اما عوامل پشت پرده...

▪️چرا در اتاق این‌ها باز بود؟ می‌گفتند موقع هواخوری در اتاق این‌ها قفل بوده اما آن موقع در اتاق آنها باز بوده که بیایند اتاق بچه من و او را سلاخی کنند؟

▪️۳۰، ۴۰ ضربه چاقو شوخی نیست.

▪️آقای سیدحسن خمینی تلفنی تماس گرفتند و با هم صحبت کردیم؛ فقط همین.

▪️چرا رئیس زندان سهل‌انگاری کرده است؟ آیا افسر نگهبان کلید را به یک زندانی داده و او در را باز کرده؟! دوربین‌ها کجا بودند؟
 
▪️فقط قصاص آرامم می‌کند. خودم باید چهارپایه را از زیر پای‌شان بکشم.

حمله نیروهای سپاه تروریستی پاسداران به اقلیم کردستان

🔴 #اختصاصی_آمدنیوز: حمله‌ی نیروهای سپاه تروریستی پاسداران به اقلیم کردستان با شکست مواجه شد

بر اساس گزارش ارسالی مرکز ستاد نیروهای نظامی کومله زحمتکشان کردستان به «آمدنیوز»، حدود ساعت ۱۳:۳۰ امروز ۹ تیرماه ۱۳۹۸، نیروهای سپاه تروریستی پاسداران با عبور از خطوط مرزی حکومت اقلیم کردستان و استفاده از سلاح‌های نیمه سنگین، سعی در نزدیک شدن به سنگرهای پیشمرگان کومله و حزب دموکرات کردستان ایران را داشتند، که با مقاومت نیروهای پیشمرگ این دو حزب مواجه و مجبور به عقب‌نشینی شدند.

نیروهای سپاه تروریستی پاسداران پس از عقب‌نشینی، ساعت‌ها به وسیله‌ی سلاح‌های سنگین، منطقه را بمبان کردند.

بر اساس این گزارش، پیشمرگان کومله زحمتکشان کردستان و حزب دموکرات کردستان ایران بدون تلفات و جراحت، سنگرها را حفظ و آماده مقابله با هرگونه اقدام مجدد از سوی نیروهای سپاه تروریستی هستند.

به گفته منابع مطلع «آمدنیوز»، در این پاتک، سه تن از نیروهای سپاه پاسداران کشته و چند نفر دیگر زخمی شده‌اند.

نامه خانواده زندانیان سیاسی

نامه جمعی از خانواده زندانيان سياسی به ابراهيم رئيسی درباره مرگ عليرضا شيرمحمدعلی

 ریاست قوه قضاییه 
 آقای رئیسی
با سلام
 
همان‎گونه که خود اطلاع دارید به تازگی، علیرضا شیرمحمدعلی، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ به طرز وحشیانه و دلخراشی به قتل رسید که مهمترین دلیل آن عدم رعایت آیین‌نامه نحوه تفکیک و طبقه‌بندی زندانیان به شماره ۱۶۵۲۳/۸۵/۱ حاوی ۱۷ ماده و ۹ تبصره، است که در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۹ مورد تأیید و تصویب رئیس وقت قوه قضائیه قرار گرفته ولی متأسفانه به درستی اجرا نشده است.

ما به عنوان جمعی از خانواده‌های‎ زندانیان سیاسی ضمن محکوم کردن این‎چنین حوادث تلخی که موجب تأثر و تأسف آحاد جامعه است، نسبت به عدم اجرای صحیح قانون در بخش‌هایی از قوه قضاییه و عدم موافقت با مرخصی‎های مناسبتی، استحقاقی، استعلاجی، اضطراری و محدودیت استفاده از تماس تلفنی و.... نزدیکان‌مان که اکنون در زندان هستند و در مقابل، رویه‌ی کاملاً متناقض که نسبت به عده دیگری اعمال و اجرا می‌شود و نیز عدم موافقت با آزادی مشروط عزیزان‌مان (علی‌رغم اینکه واجد شروط بهره‌مندی از آن هستند)، اعتراض داشته و تأمین امنیت جانی عزیزان‌مان را بر عهده‌ی سازمان زندان‎ها و قوه قضاییه می‎دانیم و نسبت به عدم احقاق حقوق زندانیان هشدار می‌دهیم.

در حال حاضر تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در زندان‌های اوین، گوهردشت، قرچک، تهران بزرگ، تبریز، زندان مرکزی سنندج، عادل‌آباد شیراز، زندان مرکزی زاهدان، اردبیل، کرمانشاه و... بدون رعایت اصل تفکیک جرایم محبوس و جان‌شان در معرض خطر است.

لذا از شما می‌خواهیم در خصوص رفع موانع قانونی و اجرای صحیح و کامل قانون به ویژه ضوابط و قوانین مربوط به تفکیک زندانیان‌ بر اساس آیین نامه سازمان زندان‌ها و برقراری عدالت دستورات مقتضی صادر نمایید. 

▪️خانواده زندانیان سیاسی: رضا آقاخانی، رویین عطوفت، امیر سالار داوودی، نصرالله لشنی، علیرضا گلی‌پور، محمود بهشتی لنگرودی، اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، سهیل عربی، جعفر عظیم‌زاده، فرشید (احمد) شجاعی، مسعود کاظمی، آتنا دائمی، محمد پارسی.

نرگس محمدی

سازمان زندانها و قوه قضاییه مسئول قتل علیرضا شیر محمدعلی هستند (✍️: نرگس محمدی، زندان اوین) 

سازمان زندانها و قوه قضاییه مسئول قتل علیرضا شیرمحمدعلی هستند.

خبر کشته شدن زندانی سیاسی جوان با ۳۰ ضربه چاقو در زندان فشافویه، توسط مجرمان و زندانیان عادی، بار دیگر بی‌کفایتی مسئولان سیستم قضایی و سازمان زندانها را اثبات و ضرورت نظارت نهادهای مستقل و بی‌طرف را یادآور نمود. در این راستا اشاره به چند نکته ضروری است.

۱- علی‌رغم این‌که طی سالیان اخیر بارها شاهد مرگ مشکوک و قتل زندانیان سیاسی در زندان‌ها و بازداشتگاه‌های کشور بوده‌ایم، تاکنون هیچ دادگاه بیطرف و صالحی به منظور بررسی جوانب و علل بروز آنها تشکیل نشده است، که خود گواهی از نبود سیستم قضایی مستقل و عادلانه در کشور است.

۲- علاوه بر عدم پیگیری و تعقیب قضایی، آن‌چه نگران کننده است، تداوم چنین قتل‌ها و مرگ‌هایی است که با عدم نظارت و بازرسی نهادهای نظارتی مستقل و مردمی بر سازمان زندانها و سیستم قضایی، قطعا تداوم خواهد یافت.

۳- قتل علیرضا در حالی اتفاق افتاده که او در بند زندانیان عادی در حال سپری کردن حبس خود بوده و این امر در مورد ده‌ها زندانی دیگر نیز صادق است. «زینب جلالیان» زن کرد جوان محبوس در زندان عمومی در کردستان، «سپیده قلیان» دختر جوان ۲۲ساله، زنان دراویش، «مرجان داوری» و… در زندان قرچک در میان زنان با اتهامات عادی نگهداری می‌شوند که بارها نسبت به آن تذکر داده و درخواست بازگرداندن انها به بند زنان اوین داده شده، اما اعتنایی نشده است. این مسئله در مورد مردان دراویش در فشافویه و زندانیان سیاسی در رجایی‌شهر نیز وجود دارد و تخلف آشکار مسئولان سازمان زندان‌ها و قوه قضاییه است.

مسئولیت با کیست؟

 مسئولیت با کیست؟ (✍️: پیام ولی، هم‌وطن بهایی)

سال ۸۸ بعد از پلمپ محل کسبم که به خاطر بهائی بودنم انجام شد، به اصطلاح خودشان برای «گوشمالی»، بنده را راهی زندان کردند. از وجود به وفور شپش و ساس که بگذریم، در زندان رجائی‌شهر به ما می‌گفتند اگر یک پشه بینوا بخواهد از درهای تو در توی زندان رد شود، رو هوا میزنندش!
 
جالب است که در بند ۱۱ اندرزگاه ۴ که با متهمین به قتل، قاچاقچی و سارق همبند بودم به فراوانی مواد مخدر یافت می‌شد که به بنده هم تعارف می‌کردند! اگر نگهداری، فروش و مصرف مواد مخدر جرم محسوب می‌شود پس چرا در زندان به راحتی یافت می‌شد؟ 

در پاسخ این سؤال برخی از زندانیان می‌گفتند اگر زندانیان مواد مصرف نکنند، همدیگر را در زندان می‌درند و این‌طوری آرام خواهند بود و قابل کنترل! جالب‌تر این‌که هر از گاهی گارد زندان وارد بند می‌شد که نشان دهند نگهداری و مصرف مواد مخدر در زندان جرم محسوب می‌شود.

آیا می‌توان از طریق مصرف مواد مخدر (مرگ خاموش) انسانها را به آرامش و تغییر رهنمون شد؟! با وجود بازرسی‌های شدید که پشه بینوا هم در امان نبود مگر می‌شود به این راحتی مواد در بین زندانیان رد و بدل شود؟ در واقع مسئولیت وجود مواد مخدر در زندان‌ها با کیست؟

حەسەن رووحانی: سامانی خامنەیی خانوویەکی سادە و حوسێنیەیەکە


حەسەن رووحانی، سەرۆککۆماری ئێران دەڵێت، گەمارۆ خستنەسەر رێبەری کۆماری ئیسلامی هیچ کاریگەری لەسەر ئەو وڵاتە نابێ. دەشڵێت، دارایی عەلی خامنەیی لە ئەمریکا تەنیا خانوویەک و حوسێنییەیەکی سادەیە. سەپاندنی سزاکەش بە گەمژانە لەقەڵەمدەدات و ئاماژە بەوە دەکات، پێچەوانەی قسەکانی بەرپرسانی ئەمریکایە لەبارەی دانوستاندن.

لە وەڵامی سزا نوێیەکانی ئەمریکا دژی وڵاتەکەی، حەسەن رووحانی بە تووڕەییەوە خراپترین دەستەواژەی دژی ئەمریکا بەکارهێنا و بەرپرسانی ئەو وڵاتەی بە "درۆزن" ناوبرد.

رووحانی گوتی "کەسێک کە هێندە عەقڵی لەدەستبدات، بێت و کارێکی ئاوا ناشیرین و گەمژانە بکات، کە چی، کە بڵێ گەمارۆ بەسەر رێبەریی وڵاتێکدا دەسەپێنم. خولێکی دیکەی گەمارۆکان کە بەرزترین ئاستی دەسەڵاتی لە ئێران کردووەتە ئامانج، جۆرێکی کەموێنەی گەمارۆکان. گەمارۆ بۆچی؟ دەیانەوێ گەمارۆ بخەنەر سەر دارایی رێبەریی، دارایی رێبەریی حوسێنییەیەک و خانوویەکی سادەیە". 

رۆژی دووشەممە دۆناڵد ترەمپ، سەرۆکی ئەمریکا کۆمەڵێک سزای دیکەی بەسەر ئێراندا سەپاند. سزاکانی ئەمجارە، عەلی خامنەیی، رێبەری باڵای ئێرانیشیان گرتەوە، کە بەهۆیانەوە دەستگەیشتنی ئۆفیسەکەی بە سەرچاوە داراییەکان کەمتر دەکرێتەوە. لەگەڵ هەموو ئەوانەدا، ترەمپ هیوای خواست رۆژێک بێتە پێشەوە کە ئەو سزایانە هەڵبگیرێن؛ ئەوەش بەگوتەی ترەمپ ئەو رۆژەیە کە تاران وازی لە خواستەکانی بۆ چەکی ئەتۆمی و پشتیوانیکردنی تیرۆر هێنابێت. 

عەلی خامنەیی، رێبەری باڵای کۆماری ئیسلامی ئێران دامەزراوە سەربازییەکان و تۆڕێکی بەربڵاوی ناوەندە ئایینیی لەژێر کۆنترۆڵدایە، کە لە هەندێ لە وڵاتانی دیکەی جیهاینیشدا پەلوپۆی هاویشتووە.  وەزارەتی دەرەوەی ئەمریکا ساڵی رابردوو داراییەکانی عەلی خامنەیی بە 95 ملیار دۆلار خەمڵاندبوو، دوو مانگ لەمەوبەریش باڵیۆزخانەی ئەمریکا لە بەغدا سەرمایەکەی بە 200 ملیار دۆلار لێکدایەوە، کە گەمارۆکان دەتوانێت کاریگەریی گەورە لەسەر ئاڵوگۆڕی دامەزراوەکانی سەربە رێبەری ئێران دابنێت.

حەسەن رووحانی هەوڵەکانی ئەمریکا بۆ دانوستاندن بە هەوڵێکی ناڕاست ناوبرد و گوتی "مەگەر ئەمانە ناڵێن دانوستاندن بکەین، دەی ئەگەر راست دەکەن دەڵێن دانوستاندن بکەین، هاوکات لەگەڵ دانوستاندن دەتانەوێ گەمارۆ بخەنەسەر وەزیری دەرەوە، دەی روونە درۆ دەکەن. خۆتان هاوارتان کرد کە دنیا متمانەمان پێمەکەن کە ئێمە پابەندی هیچ بەڵێنیک نابین، ئێستا دیسان لە سەرڕاوە بێین دانوستاندنتان لەگەڵدا بکەین؟"

لەم ئاستە لە نەبوونی متمانەدا حەسەن رووحانی توانایی سەربازی بەرگریکارانەی ئێرانی بۆ خستنەخوارەوەی فڕۆکە بێفڕۆکەوانەکەی ئەمریکای بە چاوی بەرپرسانی ئەمریکادا دایەوە. 

رووحانی گوتی "لە بنکەیەک لێماندا کە دروستکراوی ئێرانە، مووشەکەکەی دروستکراوی ئێرانە، رادارەکەشی دروستکراوی ئێرانە".

بۆڵتن: هەڕەشەی ئێرانێكی ئەتۆمی زۆر راستەقینەیە 

لە ئۆرشەلیم (قودس) جۆن بۆڵتن، راوێژکاری ئاسایشی نیشتمانی ئەمریکا لەدوای کۆبوونەوەی لەگەڵ هەردوو هاوتا ئیسرائیلی و رووسییەکەی سەبارەت بە ئێران لێدوانی نوێی ئاگرینی دەرکرد.

جۆن بۆڵتن گوتی "هەڕەشەی ئێرانێکی ئەتۆمی زۆر راستەقینەیە، هەروەها ئێرانێك کە پشتیگیری تیرۆر دەکات. بەرنامەی مووشەکە بالیستییەکانی و چالاکییە گڵاوەکانی دیکەی لە رۆژهەڵاتی نێوەڕاستیشی هەڕەشەن. بۆیە ئێمە هەموو جارێک کە لەگەڵ رووسەکان کۆدەبینەوە باسی ئەو بابەتانەی ئێران دەکەین و تاوەکو هەڕەشەکانی ئێران بەردەوامبن، ئێمەش هەر بەردەوام دەبین لە باسکردنی ئەو بابەتە".

"نابێت گوێمان لەو جۆرە هەڕەشانە بێت"

لە بروکسلی، پایتەختی بەلجیکا و ناوەندی سەرەکی هاوپەیمانی ناتۆ، نێردەی ئەمریکا بۆ هاوپەیمانێتییەکە هیوای خواست تاران کەمێک دیپلۆماسیانتر رەفتار بکات.

کەی هاچیسۆن، نێردەی ئەمریکا بۆ هاوپەیمانی ناتۆ گوتی "ئێمە هیوخوازین ئێران بەرەو دیپلۆماسییەت بڕوات و هێرشکردنە سەر کەشتییەکان لە گەرووی هورمز بووەستێنن و تیرۆر هەناردەی ئەفغانستان و پاڵپشتی حیزبوڵڵا نەکەن، هەر وەک ئێمە بینیومانە کە ئەو کارانەیان کردووە و سەقامگیری چەندین ناوچەی رۆژهەڵاتی نێوەڕاستیان تێکداوە. بۆیە ئێمە بەردەوام دەبین لە دیپلۆماسییەت، بەڵام ئێمە هاوکات بەردەوام دەبین لە جەختکردنەوەمان لەسەر ئەوەی کە ئێران ناتوانێت بەردەوام بێت لە هەڕەشەکردن بەوەی کە پەرە بە توانا ئەتۆمییەکانی بدات. نابێت گوێمان لەو جۆرە هەڕەشانە بێت".

تاوەکو ئێستا نە تاران و نە واشنتن، لە یاری تێگرتنی رەخنە و هەڕەشەکان لە یەکدی دەستیان هەڵنەگرتووە. هەردوولا دەڵێن شەڕ لەئارادا نییە، لەکاتێکدا هەڵوێستەکانی ئیدارەی ترەمپ و جووڵەی ئێرانییەکان لە ناوچەکە، پێدەچێت پێچەوانەی قسە و راگەیێندراوەکانی هەردوولا بێت.

دوای ئەوەی رۆژی دووشەممە ئەمریکا سزای خستە سەر عەلی خامنەیی، بڕیارە هەفتەی داهاتوو سزا بخاتە سەر محەممەد جەواد زەریف، وەزیری دەرەوەی ئەو وڵاتەش. لە فەرمانێکدا دۆناڵد ترەمپ هەر یەک لە وەزیری گەنجینە و دەرەوەی راسپارد تاوەکو ئەو کەسانە و گرووپانەی سەر بە نووسینگەی رێبەری کۆماری ئیسلامی ئێرانن لە ماوەیەکی کورتدا سزایان لەسەر دابنرێن. 

 

رووداو - هەولێرhttp://www.rudaw.net/sorani/world/250620191

حمایت فعالین سیاسی و مدنی

حمایت بیش از ۱۹۰ نفر از کنش‌گران سیاسی و حقوق بشری خارج از کشور از «بیانیه تکمیلیِ» ۱۴ نفر از کنشگران سیاسی و مدنی در داخل کشور  

ما امضاء کنندگان زیر ضمن تقدیر از تهیه‌کنندگان «بیانیه تکمیلیِ» ۱۴ نفر از کنش‌گران سیاسی و مدنی در داخل کشور، حمایت خویش را از آن اعلام می‌کنیم. بیانیه با تاکید بر «مخالفت با کلیت حکومت اسلامی و همه نهادها و قوای آن»، طرح شفاف و صریح «گذار و عبور کامل از آن» را اعلام می‌کند. در این بیانیه، «جمهوری اسلامی نظامی برآمده از قوانین استبدادی» اعلام شده و با نشانه رفتن دقیق به مبانی مفاسد این نظام که همانا «قانون اساسی» و جایگاه ولی‌فقیه و «رهبری» است، خواستار مطالبات بر حق بخش وسیعی از مردم ایران شده است. 

در این بیانیه تأکید شده که هیچ راهی برای بازسازی و نوسازی این رژیم وجود ندارد. «گذار و عبور کامل» و مسالمت‌آمیز از این رژیم، و سرانجام جایگزینی «حکومتی دموکراتیک و سکولار که اعلامیه جهانی حقوق بشر سر لوحه مجلس آینده‌اش برای تدوین و تبیین یک قانون اساسی مدرن باشد»، خواست تدوین کنندگان این بیانیه است. 

ما امضا کنندگان، حمایت از خواست‌های مطرح شده در این بیانیه را از وظایف و مسئولیت‌های ملی و سیاسی و اجتماعی خود می‌دانیم. 

محمد اقتداری، شهرام آذر، حسن اعتمادی، جلال ایجادی، منصور اسانلو، افشین افشین جم، رضا اکرمی، نسرین الماسی، نیره انصاری، دیوید اعتباری، ناصر امینی، شیرین اسفندارمذ، وحید آبان، فرید اشکان، علی‌اکبر امید مهر، مریم اعتمادی، شاهین اروند، جلیل آزادیخواه، کمال آذری، رضا رازی، مریم اهری، ابراهیم احراری، هواس اسدی، مهدی امینی، جمشید اسدی، عبدالرضا آذرپاد، مهین ارجمند، شهناز احمدی، امیرامیرجانی، هوشنگ امیراحمدی، اسماعیل جوراب باف، آرش اعلم، اقبال اقبالی، روناک ایازی، ابوالفضل اردوخانی، آرش رازی، داود احمدلو، رضا اسماعیلی، حسین باقرزاده، بهرام بهرامیان، شهریار بخشی، وحید بدیعی، فرزین بستجانی، محمد بهبودی، خسرو بیت الهی، حبیب بهره من، محمود بدری، بابک بازرگان، فرامرز بهار، مهوش بختیاری، فریدون بابائی، ناصر پاک‌نژاد، سعید پورعبدالله، ناصرپل، هایده توکلی، محمود جعفری، اصغر جیلو، سهراب چمن آرا، بهرام چوبینه، مهدی حاذق اعظم، مینو حقیقی، محمدرضا حیدری، جلیل حسینی، کی پرویز حدادی‌زاده، حسین حقیقی، ناهید حسینی، کورش حقیقی، حسن خیاط‌باشی، بهداد جاودان، جواد خادم، مراد خورشیدی، اسفندیار خلف، امیردها، مهدی دربهانی، شهره درودی، مریم دژآلود، مهدی ذوالفقاری، فاطمه رضائی، حمیدرضا رحیمی، ملیحه حیاتی، محمد رجبی، علیرضا راجی، هوتن رضائی، مهدی رضائی تازیک، جهانشاه رشیدیان، فتحیه زرکش، حسن زرهی، فاطمه زین‌العابدینی، مهدی زمانی، شهبد سردار امیری، پریسا ساعد، ماشاءالله سلیمی، بهروز ستوده، اکبر سیف، ف. م. سخن، میثم آقا سید حسینی، فرح صنیعی‌فر، مهرداد سیدعسگری، آزاده شفیعی، مختار شلاوند، مریم شجاعی، پروانه شکرائی، بهزاد صمیمی، اصغر صدری، رویا طاهریان، حسین علوی، هژیر عطاری، رضا علوی، سیاوش عبقری، مریم عزیزی، مهران عباسیان، میترا عالی ابوذر، نازی عزیزی، شهلا عبقری، حمید غضنفری، منصور فرهنگ، رضا فرد، فریبرز فرشیم، محمد فارسی، پوران فکور، کوروش فرزین، بهروز قربانی، فریبا قاسمی، فواد پاشائی، مازیار فرزان، عارفه فرهادی، حمید فروغ، فرزاد فراهانی، دانش فروغی، مینو فروغ، رحیم قلعه‌دار، رضا قریشی، بهروز قاسمی، ناصر کاخساز، کریم قصیم، حسن کیانزاد، منیر کاظمی، اکبر کریمیان، رضا کریمی، اصغرکیانی، فرزام کرباسی، حمید کوثری، عباس کرباس فروشان، رسول کناره فرد، ایرج کیانی، علی گوشه، رخسان گنجی، رضا گوهرزاد، سحر لقمانی، جهانگیر لقائی، ناصر مستشار، امیرهوشمند ممتاز، الهه مشعوف، اکبر معارفی، بهرام معزی، سیروس ملکوتی، بیژن مهر، علی میرفطروس، مازیارمحجوب، داریوش مجلسی، حسن ماسالی، پروین محسنی، محمد محمدعلی، انوشه مشعوف، انور میرستاری، اسفندیار منفردزاده، احمد مشعوف، شکوه میرزادگی، بهرام مشیری، علی نیری، مسعود نقره‌کار، احمد نورمحمدی، ثریا ندیم‌پور، پرتو نوری علا، محسن نژاد، هانری نهرینی، عطا هودشتیان، شهرام همایون، اکبر وکیلی، شیده ورزگر، عبدالحمید وحیدی، خشایار وکیلی، حسام وثوقی، اسماعیل وفا یغمایی.

حکم های کیلویی

 حکم‌های کیلویی را تمام کنید (✍️: ریحانه طباطبایی)

رئیس قوه قضاییه: «کوتاهی مسئولین در زندان برای ما مهم‌تر است. هیئتی را برای دلجویی از خانواده مقتول (شیرمحمدعلی) اعزام کردم و اعلام کردم ما خودمان مدعی خون آن مرحوم هستیم. مسئولی که غفلت کرده باشد را حتما برکنار خواهیم کرد. چرا باید زمینه وقوع چنین حوادث وجود داشته باشد.»

می‌خواهم ساده و شفاف و بدون لکنت زبان خطاب به رئیس جدید دستگاه قضا بنویسم، بنویسم که آقای رئیسی مدعی خون آن مرحوم باشید و تا می‌توانید کاری کنید که از رنج‌های خانواده مظلوم شیرمحمدعلی کاسته شود، اما بیایید کاری و عملی انجام دهید، که به تمام این ظلم‌ها پایان دهد. 

جناب رئیس، از وقتی که آمده‌اید وعده‌های بسیار داده‌اید، به یاد هم بیاورید که رؤسای قبل و اسبق از چه ویرانه‌ای گفتند و چه ویرانه‌تری تحویل دادند، پس به سخنان زیبا بسنده نکنید، ما عمل زیبا می‌خواهیم.  

آقای رئیسی! اقدام عملی و درست یعنی اینکه بحث تفکیک زندانی‌ها سریعا صورت بگیرد، مدیریت قبلی، بند ۳۵۰ اوین را که مخصوص زندانیان مرد سیاسی بود، منحل کرد و زندانیان در بندهای ۷ و ۸ و زندان تهران بزرگ و رجایی‌شهر پخش شدند. ما می‌گوییم زندانی سیاسی و شما می‌گویید زندانی امنیتی، سر واژه‌ها بحث نکنیم، سریع‌تر بند ۳۵۰ را احیا کنید تا جوانی ۲۲ ساله برای چت تلگرامی در کنار زندانیانی با جرم‌های خطرناک قرار نگیرد. هرچند که این جوان اصلا نباید زندان برود، اما حال که قاضیان دستگاه تحت امر شما حکم‌های طولانی می‌دهند، برای گذران عمر این افراد یک محیط امن بوجود آورید!

آقای رئیسی، حرف در مورد زندانیان سیاسی زیاد است، از نداشتن تلفن تا محکومانی که سال‌هاست بدون یک‌روز مرخصی در زندان هستند، از اعاده دادرسی‌هایی که نخوانده رد می‌شود تا آزادی‌های مشروطی که خط می‌خورد، راه دور نرویم، نرگس محمدی، که با وجود بیماری و عمل جراحی به زندان بازگردانده شد چرا که دادستانی تحت امر شما نمی‌خواهد به یک بیمار زندانی مرخصی دهد و نهایتا نتیجه عمل جراحی می‌شود عفونت در بدن این زندانی سیاسی. 

آقای رئیسی! حال که مدعی خون آن جوان کشته شده، شده‌اید سری هم به دادگاه‌های انقلاب بزنید، پرسش این است که چرا یک جوان باید برای یک چت و نهایتا فحش به سران نظام سالها حکم بگیرد؟ آیا زمان توقف حکم‌های کیلویی فرا نرسیده است؟ آیا وقت بازنشستگی بعضی‌ها نیست؟ آیا نباید تغییری اساسی در این دادگاه‌ها بوجود آید. آقای رئیسی راستی تکلیف جرم سیاسی چه می‌شود؟

سوفیا مبینی

 سوفیا مبینی، شهروند بهائی به ۱۰ سال حبس محکوم شد!!

هرانا- سوفیا مبینی، شهروند بهائی اهل تهران توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.

 این شهروند بهائی در آبان‌ماه ۹۶ و در خلال مراسم دویستمین سالگرد تولد «بهاءالله»، پیامبر آیین بهائی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی با تودیع قرار وثیقه آزاد شده بود.

یک منبع مطلع از وضعیت این شهروند بهائی گفت: در دادنامه صادره عنوان اتهام این شهروند بهائی «اداره و تشکیل گروه غیرقانونی بهائی با هدف برهم زدن امنیت کشور» بوده و بر اساس همین عنوان نیز وی به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده است. این درحالی است که جهت صدور این حکم به ماده ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی استناد شده که عنوان آن در اصل «عضویت در تشکیلات غیرقانونی با هدف برهم زدن امنیت کشور» است و حداکثر مجازات این اتهام ۵ سال است.

تشکیلات جامعه بهائی در ایران از سال ۱۳۶۲ تعطیل است و به تعبیر برخی از قضات و نهادهای امنیتی، «دعا و پرستش خداوند» بصورت گروهی توسط شهروندان بهائی جرم محسوب شده و آن‌ها را با اتهامات واهی امنیتی مواجه می‌کند!

لیلا حسین زاده

 ۳ سال زندان و‌ دو سال ممنوع‌الخروجی؛ حکم دادگاه تجدیدنظر برای یک فعال دانشجویی

دادگاه تجدید نظر استان تهران «لیلا حسین‌زاده» دبیر شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه تهران و از بازداشت شدگان قبام سراسری دی‌ماه ۹۶ را به ۳ سال و ۶ ماه حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد. 

به استناد ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال و ۶ ماه حبس قابل اجرا خواهد بود. 

«لیلا حسین زاده» پیشتر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۶ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.

درخواست فعالین مدنی

درخواست ۱۴ تن از فعالین مدنی- سیاسی داخل کشور برای استعفای رهبر جمهوری اسلامی و تغییر قانون اساسی ایران

سال‌هاست که بسیاری از نخبگان اجتماعی و فرهنگی و فعالان مدنی با نقدهای دلسوزانه، در پی اصلاح و تغییرات ساختاری و بنیادین در نظام اجتماعی و سیاسی، جمهوری اسلامی بوده‌اند. این دلسوزان و وطن‌دوستان، با سخنرانی‌ها و تحلیل‌های خردمندانه و نوگرایانه، ضمن هشدار به مسئولان نظام، بارها از آنان خواسته‌اند با احترام به رأی مردم و رعایت حقوق شهروندی، نسبت به تغییر روش‌هایی که فرسنگ‌ها با خواست عموم مردم ایران فاصله دارد بپردازند.

آگاهان ایرانی پیوسته از نظام خواستند به پاکسازی بسترهای سخیف و ناکارآمد جمهوری اسلامی اقدام کنند و با اتخاذ و بهره‌برداری از الگوهای دموکراتیک، از واپس‌گرائی و سقوط کشور به دام ویرانگری‌های «سیدعلی خامنه‌ای» و سردارانش بپرهیزند. اما دریغ!

ایران دوستان کشورمان، در این سال‌های پر خسارت، بارها تلاش کرده‌اند با مشفقانه‌ترین شیوه‌های مدنی، سران جمهوری اسلامی و بویژه سیدعلی خامنه‌ای را از کج دستی‌ها و کج‌روی‌های ویران‌گرانه‌شان باز بدارند اما شوربختا که با رویه‌های تلخ و وقیحانه، به زندان برده شده‌اند، و در زندان یا کشته شده یا به‌سختی آسیب‌ها دیده‌اند! 

تاریخ دهشتناک چهل سال گذشته نشان می‌دهد که نه تنها عزمی برای پاسخگوئی به مردم ایران وجود ندارد، بلکه نظام حاکم، هم بر اصلاح ناپذیری و کجروی‌هایش اصرار می‌ورزد و هم بر استبداد فردی‌اش! 

تغییر و بسط  اصل ۱۱۰، و گسترش حدود اختیارات رهبری در مواد ۱۱۲، ۱۱۳ و حتی ممانعت از درخواست بازنگری آن قوانین طبق اصول ۱۷۶ و ۱۷۷ قانون اساسی گواه این مدعاست. از باب مثال، آنجا که قرار است دو قوه مجریه و مقننه به رأی و نظر مردم انتخاب شوند، بر اساس همین اختیارات بی‌در و پیکر رهبر، و با انتصاب شورای نگهبانی خمیرگون، انتخاب مجلسیان را نیز مقید به فرامین رهبری می‌کنند و کلیه اعضاء و ساختار این شورا می‌شوند نگهبانان حریم و حفظ قدرت رهبر! چنان‌که در یک قلم، رئیس‌جمهور خواستار افزایش اختیارات خود می‌شود، و نمایندگان مجلس به صراحت اذعان می‌کنند: «این فقط رئیس‌جمهور نیست که اختیار ندارد، آنان هم کاره‌ای نیستند».

به باور ما، کلیه‌ی شواهد نشان‌دهنده‌ی این است که رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس، «تدارکاتچی»ای بیش نیستند و گویا مردم، بی‌ آن‌‌که امکانی برای انتخاب مفاخر کشورشان داشته باشند، تنها به انتخاب مسئولانی که خمیر دست رهبرند، دست می‌برند!

با این توصیف و برخلاف تعریف نخستین قانون اساسی، نه از «جمهوریت» خبری است و نه از آزادی! چرا که مردم نه فقط در انتخاب سران قوا و نمایندگان مجلس و سایر نهادهای کلیدی کشور نقشی ندارند، که چانه‌زنی فعالان مدنی نیز بدون استعفای «سیدعلی خامنه‌ای» و «تغییر قانون اساسی» -  خاصه اصل ۱۷۷ - راه به جایی نخواهد برد! این‌گونه است که کلیه اصول و فصول به ظاهر مردم پسند قانون اساسی، مثل فصل سوم که حاصلش حقوق ملت است، در جوف جیب بی‌توجهی حاکمان مانده و به فراموشی سپرده شده است.

ما در کشوری زندگی می‌کنیم که سرشار از منابع طبیعی و ثروت‌های انسانی است که همه‌ی این سرمایه‌ها در حال نابودی است. به باور ما امضا کنندگان بیانیه، وقت آن رسیده که مردم، فعالان، و اندیشمندان دلسوز با کنار گذاردن تمایلات مصلحت جویانه‌ای که اسباب نابودی فرهنگ و تمدن و ثروت کشور را فراهم آورده، با صراحت تمام پای به میدان گذارده و با درخواست تغییر بنیادین قانون اساسی و استعفای رهبری که هر روز بر حدود اختیارات به ناحق خود می‌افزاید، پیشقراول این حرکت ملی باشند.

 ای بسا با این خواست مصرانه، بتوانیم کشوری: «بی‌نیاز به رأی و نظر مستبدانه‌ی اشخاص»، «بی‌نیاز به مجلسی فرمایشی»، «بی‌نیاز به دولتی بی‌اختیار»، «بی‌نیاز به قوه‌ی قضائیه‌ای بی استقلال»، را برای ملت ایران فراهم کنیم.

این یک حرکت ملی و فراجناحی است و انتظارمان از هموطنان ایران‌دوست و آزادی‌خواه‌مان این است که با نگاه به ضرورت‌های تاریخی و عصری، و فارغ از منفعت‌جویی و یا اختلافات سیاسی و گروهی یاورمان باشند.

ما امضاکنندگان بیانیه، این کنش و خواست ملی را به پیشگاه مردمان ایران تقدیم می‌داریم‌ و امیدواریم تا همه با هم، با خیزش و مطالبه‌گری آگاهانه از مسلخ این استبداد سیستماتیک و غیر مسئول گذر نماییم. به امید رهایی و سرفرازی مردم ایران.

امضا کنندگان:
۱- محمد نوری‌زاد، ۲- دکتر محمد ملکی، ۳- مهندس هاشم خواستار، ۴- بانو گوهر عشقی (مادر ستار بهشتی)، ۵- عباس واحدیان شاهرودی، ۶- بانو حوریه فرج‌زاده (خواهر شهرام فرج‌زاده - از کشته‌های ۸۸)، ۷- دکتر کمال جعفری یزدی، ۸ - محمد مهدوی‌فر، ۹- جواد لعل محمدی، ۱۰- رضا مهرگان، ۱۱- محمدرضا بیات، ۱۲- محمد کریم بیگی، ۱۳- زرتشت احمدی راغب، ۱۴- محمدحسین سپهری.