مسئولیت با کیست؟ (✍️: پیام ولی، هم‌وطن بهایی)

سال ۸۸ بعد از پلمپ محل کسبم که به خاطر بهائی بودنم انجام شد، به اصطلاح خودشان برای «گوشمالی»، بنده را راهی زندان کردند. از وجود به وفور شپش و ساس که بگذریم، در زندان رجائی‌شهر به ما می‌گفتند اگر یک پشه بینوا بخواهد از درهای تو در توی زندان رد شود، رو هوا میزنندش!
 
جالب است که در بند ۱۱ اندرزگاه ۴ که با متهمین به قتل، قاچاقچی و سارق همبند بودم به فراوانی مواد مخدر یافت می‌شد که به بنده هم تعارف می‌کردند! اگر نگهداری، فروش و مصرف مواد مخدر جرم محسوب می‌شود پس چرا در زندان به راحتی یافت می‌شد؟ 

در پاسخ این سؤال برخی از زندانیان می‌گفتند اگر زندانیان مواد مصرف نکنند، همدیگر را در زندان می‌درند و این‌طوری آرام خواهند بود و قابل کنترل! جالب‌تر این‌که هر از گاهی گارد زندان وارد بند می‌شد که نشان دهند نگهداری و مصرف مواد مخدر در زندان جرم محسوب می‌شود.

آیا می‌توان از طریق مصرف مواد مخدر (مرگ خاموش) انسانها را به آرامش و تغییر رهنمون شد؟! با وجود بازرسی‌های شدید که پشه بینوا هم در امان نبود مگر می‌شود به این راحتی مواد در بین زندانیان رد و بدل شود؟ در واقع مسئولیت وجود مواد مخدر در زندان‌ها با کیست؟